سقوط جمهوری اسلامی حتمی است، ….

Image and video hosting by TinyPic

ایران مُلکی کهن و صاحب تاریخی افسانه ای است، ایرانیان در تاریخ تمدن بشری صاحب سبک و از سهمی بلا شک در توسعه تمدن برخوردار بوده، مردمانی دلیر، دانا و حقیقت جو معرفی گشته اند.

اینکه در طول دویست ساله گذشته، دشمنان ایران از طریق نفوذ در حوزه های علوم دینی و رواج فرهنگ خرافه به جهت بسط عقاید انحرافیِ و تأثیر بر روند جریانات سیاسی دهه های اخیر دست داشته تا مانع از ایجاد و توسعه دمکراسی شده، سدی در برابر دستیابی مردمان خوب سرزمینم به حکومتی ملی/ دمکرات گشته و بدین طریق مانع از رشد و اعتلاء این سرزمین جاوید گشته اند به معنای توفیق انان در کسب اقبال ملی و پذیرش این روند از سوی مردم نیست. در مقاطع حساس تاریخ این سرزمین خوبان هر گاه ازاده ای به تمنای سربلندی ایران کوشیده به لطایف الحیلی و از پشت پرده از کار برکنار گشته در گذر زمان یا از طریق ترور فیزیکی محسوس/ نامحسوس و یا ترور شخصیتی از ادامه راه باز داشته شده است. امیر کبیر، اخوند خراسانی، ایت الله بهبهانی، سید محمد طباطبائی، رضا شاه، مصدق، پادشاه فقید، امام موسی صدر، دکتر بختیار، ایت الله شریعتمداری، ایت الله طالقانی، مهندس بازرگان، ایت الله منتظری، مهندس موسوی و اقای کروبی از این دسته افرادند که صاحب اندیشه و درک ملی و قادر به تاثیر گذاری بر جامعه بوده، به تمنای ایران و کمک به بهبود وضع ایرانی با تمام توان کوشیده اند اما بدست ایادی بیگانه و به عناوین مختلف از ادامه راه بازداشته شده، ایران و ایرانی از درک خواسته ها و توانمندیهای انان عاجز یا غافل مانده اند.

ایران و ایرانی در این فراز و نشیب دویست ساله داستانهای غریبی را پشت سر گذاشته، اندیشمندان بزرگی چون کسروی را تقدیم سربلندی وطن نموده اند تا به اگاهی امروز دست یافته که بر خلاف دیروز به باور هر گفتاری از سوی هر دسته ای تن در ندهند، ملت عدالت طلب ایران سختی های زیادی را متحمل شده تا به درک از موقعیت و تشخیص شرائط نائل گشته دیگر هر پادوی بیگانه ای را در ماه ننشاند و به تصور مه نشینی روضه خوانان بی اصالت از منافع ملی عبور ننماید، این ملت عزیزان بسیاری از بهترین جوانان کشور را از دو نسل گذشته در میدانهای نبرد در مقابله با متجاوزان تازی و در دخمه های مخوف رژیم در مواجهه با اشغالگران وطن تقدیم جامعه و میهن نموده تا به روشنائی و امید امروز دست یافته است. وضعیت امیدوار کننده امروز ثمره از خود گذشتگی نسلهای دیروز این سرزمین خوبان است که به بار نشسته، میرود تا نه تنها بنیاد ظلم و تباهی انهم در پوشش دین را بر باد دهد بلکه موجد پیدایش بینشی فارغ از خرافه و هجویات تحمیل گشته به ساحت دین گشته بنیاد تفکر در جامعه را دگرگون کرده تا منشأ تأسیس حکومتی ملی، معتقد به حق تقدم اراده مردم بر تخیل و خواسته های حاکمان گردد. ما ایرانیان در گذشته و در ادوار دور تاریخ نیز با تشکیل مجالسی مثل مجلس مهستان( مؤثر در انتخاب شاه) صاحب دمکراسی نسبی/ ضمنی بوده این نوع از حاکمیت جمعی را تجربه کرده ایم، لذا امروز که شرائط بازگشت و رجوع به باورهای ملی و به دور از اراء تحمیلی ناشی از تفکرات منجمد حوزوی تحت نفوذ بیگانه و متأثر از فرقه های ماسونی ایجاد شده، نباید فرصت و زمان را از کف داده، بیش از این اجازه ادامه حیات به این رژیم جعلی و خون ریز را تقدیم کنیم.

انچه مسلم است غربیان بدنبال منافع جمعی خود بوده، تعامل با دیگران را در قالب منافع ملی جستجو و معنا میکنند، این مهم خط مشی و شاکلۀ دیپلماسی غربی است که امری قابل درک بوده، قطعاً خطائی از سوی انان محسوب نمیگردد. رؤسای ممالک غربی بر خلاف ملاهای دروغگوی حراف در ایران، برای جان جوانان میهن خود اهمیتی دو چندان قائل بوده، صلح و تعامل از طریق دیپلماسی را ارجح بر نبرد و کارزار نظامی میدانند، انان در ممالک خود برای هر نفس قطع شده ای باید جوابگوی نمایندگان جامعه، رسانه ها و مردم بوده براحتی چو اینان با ارائۀ لاطائلات سیاسی و فتاوی دینی کشته شدن جوانان میهن را توجیه نخواهند کرد.

اما، این ما هستیم که باید با کارزاری مبتنی بر دیپلماسی ازادیخواهانه و با استفاده از ابزار سیاست در جامعه جهانی به مقابله با روند موجود پرداخته با کسب اعتماد مردم، خود را به جهان ازاد بعنوان نمایندگان ملت ایران تحمیل کنیم. کسب پیروزی در مواجهه با رژیم ملایان در ایران بدون احتساب قدرت کانونهای تصمیم ساز در دهکده جهانی و میزان تاثیر ان کانونها در اخذ تصمیمات استراتژیک در دنیای غرب بیشتر یک خیال پردازی و بازی با افکار ملت است، باید واقع بین بود و این واقع بینی را به جامعه تسری داد، نباید چو اینان با فریب و خدعه به زبان مستقل از قدرتهای جهانی بوده در وادی عمل به کارگزار بیگانه در داخل بدل گردید. باید دنیای غرب را به باور محترم شمردن منافعش در منطقه از سوی ملت ایران اطمینان داد، باید با دنیا صادق بود و به مردم در داخل میهن راست گفت، باید خط قرمزهای منافع ملی مثل حفظ تمامیت ارضی را برای دنیای غرب مشخص کرد و در تعامل با انان به منافع مشترک و پایدار چشم دوخت، ما نیازمند یک دیپلماسی چند وجهی و هدف دار هستیم، دنیا به دغل بازی ملایان واقف است باید انان را دوباره به ان نهیب داد، غرب یکبار در بازی تغییر رژیم و در همراهی با ملایان از انان فریب خورد، باید اینرا به انان یاداور گشت و خطر پنهان فریبکاری مجدد ملایان را به انان گوشزد نمود. جهان غرب نمیداند که اینان به دروغ نام مصلحت داده، براحتی به بهانه حفظ نظامشان کلاشی کرده دروغ میگویند. باید به غربیان گفت که اینان خود را مقید به کسب قدرت برتر نظامی بر اساس برداشت از مفاهیم دینی دانسته، دسترسی به سلاح هسته ای را با توجه به آیه قرآنی بکار رفته در آرم سپاه(واعدو لهم ماستطعتم من قوه) الزام دینی در راه مقابله با دشمن( کفار دنیای غرب) میدانند. باید غرب را به باور اجبار در برچیدن حاکمیت ملایان در ایران اندرز داد و مخاطرات بقای این اوباش دون پایه بر مسند قدرت در میهنمان را برای جهان ازاد به رخ کشید که این همه با استفاده اگاهانه ما از فنون علم سیاست امکان پذیر و در دسترس خواهد بود:

1- تشکیل کنگره ملی به دور از تقید به باورهای حزبی/ قومی/ مذهبی و فقط در راستای منافع جمعی/ ملی عموم هموطنان یعنی تمامی احادی که در محدوده سرزمینی ایران ساکن بوده و از گذشته دور در چهارچوب مرزهای ملی اسکان داشته و به پرچم مقدس میهن و حفظ تمامیت ارضی اعتقاد و التزام داشته اند.

در این راستا ما بدنبال انتخاب ریاست جمهور یا تشکیل مجلس در تبعید از طریق انتخابات در فضای مجازی بیرونی و سرگرمیهای اینچنینی نیستیم، نباید به بازی کارکشته گان دورو، خارج شده از وطن به دلیل حفظ منافع رژیم گرفتار گشته زمان را در این موقعیت حساس از دست داد. ما به دنبال اتحاد نخبگان دلسوز وطن و تجمع تمامی ازادیخواهانی که در قالب احزاب و اقوام بدنبال بدست اورن شرائط بهتر زیست برای ایران و ایرانی هستند در مجموعۀ راهبردی کنگره ملی هستیم تا از این طریق به منافع صاحبان ادیان/ مذاهب/ اقوام و دستجات سیاسی در چهارچوب منافع ملی جامعه عمل پوشانیم.

2- ملت اسرائیل بواسطه گذشته مشترک و تاریخی ما ایرانیان با انان و این مهم که کشورشان سرپل استراتژیک غرب در خاورمیانه میباشد کانون اثرگذاری مناسبی برای ما در ایجاد فصل مشترک با دنیای غرب و کسب توافق انان میباشد، ایشان یک رهائی از یوغ ظلم سیاه را از گذشته دور به پادشاه بزرگ ما کوروش مدیونند. بانوی مهربان استرِ مورد احترام انان، ملکه و همسر پادشاه ما ایرانیان است، پدران ما مدافعان و همراهان ملکه استر بوده، در کشاکش سختیها او را تنها به خود وا نگذاشته اند. این گذشته بهم پیوسته دیروز میتواند و باید دست اویز همراهی ما با انان در کسب منافع مشترک/ متقابل در امروزه جهان/ منطقه گردد، توجه به این مهم میتواند راه مناسب مقابله ما با رژیم ددمنش ملایان «دشمن مشترک ملتهای ایران و اسرائیل» گشته، امید به اینده را در هر دو ملت افزوده، کسب موفقیت در سرنگونی رژیم ملایان را موجب گردد. ما وطن پرستان ایرانی با کمک ملت اسرائیل و لابیهای پر نفوذ انان در غرب میتوانیم بر دشمن مشترک یعنی جمهوری اسلامی فائق شده، خواسته هایمان در فروپاشی حاکمیت روضه خوانان را به غرب بقبولانیم. این دستاویز گشایش و راه رهائی ما ایرانیان است، این همان راهی است که کوروش کبیر پس از فتح بابل در برابر پدران انان گشود، این همان دِینی است که پدران ما در گذشته دور از سر جوانمردی بر گردن انان وا نهاده اند، ما به کمک انان در این خصوص نیازمندیم و در فردای رهائی قطعاً ایران متحد، یکپارچه و دمکرات حامی انان در دستیابی به صلح منطقه ای با اعراب بوده، یاری کننده به پایان بخشی تخاصم چند دهه ای در بین ملل خاورمیانه خواهد شد. این بازی روزگار، عبرت تاریخ و تفسیر منافع مشترک ما با انهاست.در این رهگذر انچه اولویت داشته و منشأ اثر در دستیابی به این مهم خواهد بود بدواً تشکیل کنگره ملی به جهت تبیین راهبردهای توفیق به براندازی رژیم ملایان در ایران است، راهبرد اصلی جلب اطمینان مردم در داخل از طریق ارائه صداقت گفتاری/عملی و به تبع ان تحمیل کنگره به کانونهای قدرت در جهان ازاد بعنوان نماینده ملت ایران است. این وظیفه ماست که در مقابله اثر گذار با ناجمهوری نااسلامی مسلط بر ایران به ابزار تاثیر گذاری در صحنه سیاست جهانی تجهیز گشته از مسیر درست این مقابله را در استفاده کاربردی از کمک غربیان بیابیم تا هزینه های متبادر از این تغییر محتوم را برای ملت ایران به حداقل رسانده، منافع ملی و مرزهای ایران را محافظت نمائیم.

3- پادشاهی سعودی و شخص ملک عبدالله بعنوان حاکمیتی پایدار و سیاستمداری اگاه، معتدل و صلح طلب توان بالائی در به ثمر رسیدن این نقشه راه خواهند داشت، نباید از یاری گرفتن از ایشان احتراز جُست، ایشان نقش بسزائی در تحولات منطقه ای داشته، سهم مناسبی در ایجاد توازن در معادلات منطقه ای/ جهانی پس از تغییر حکومت در ایران داشته اند، لذا نباید از توانمندی ایشان در خصوص لابی کردن و کسب توافق/ تعامل با جهان غرب غافل شده چشم پوشید. کمک به ایجاد صلحی پایدار و درک منافع متقابل در منطقه استراتژیک خلیج فارس هدیه ما به انان در فردای فروپاشی جمهوری اسلامی است.

در این روزگار پر اشوب وبلا وسعت دید و نظر تحلیلگران/ سیاسیون کمک بسزائی در براوردن ارزوهای صد ساله اخیر خواهد بود، نباید در چنبره باورهای غلط تحمیل شده از سوی روضه خوانان دورو به جامعه گرفتار مانده فرصت و زمان پر ارزش رسیدن به ازادی و تغییر حاکمیت را از کف داد، ایران نیازمند امتحان راههای نو و ارائه تفکرات جدیدی است که راهگشای مسائل مردم و نجات کشور گردد. ادامه بقاء جمهوری منحوس اسلامی با هویت و گذشته ایرانیان در تضاد بوده، راه رشد و توسعه در اینده را بر روی میهنمان خواهد بست، قطعاً راه اعتلاء و سربلندی میهن هم راستا با نابودی و فروپاشی نظام جمهوری اسلامی و جایگزینی ان با حاکمیتی ملی مقید به رعایت مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر بوده، مسیر دیگری بر ان قابل تصور نیست. ما به صداقت، وطن پرستی و توان راهبری رضا پهلوی باور داشته به لزوم همراهی و اثر گذاری غیر قابل انکارش در جنبش ازادیخواهی مردم از طریق کنگره ملی معتقدیم، ما علی خامنه ای دشمن حقیر ملت ایران را با حمایت خدا به زیر خواهیم کشید، او خودش میداند که تفسیر خوابهای اشفته و تعبیر کابوسهای شبانه اش در راه است، ما به لطف خدا اماده ایم و جمهوری جعلی اسلامی را با توان احاد ازادیخواهان به درک تاریخ خواهیم سپرد تا ملت عزیزمان را از این جعل بزرگ مفاهیم رها گردانیم. شأن ملت ایران برتر از روضه خوانان پنج تومانی در قامت به اصطلاح رهبر میباشد، در طی این مسیر روشن باید از کوتوله های کودن سیاسی ملبس به لباده های گشاد تحت هر نامی از جمله اصلاحات پرهیز کرد، راه فقط یکی و ان راه راستی است. ایران متحد/قدرتمند/ دمکرات/

منبع

بیان دیدگاه