پایان انتصابات مجلس حکومت اسلامی…

Image and video hosting by TinyPic

 درحالی که دو هفته پیش، مطابق خبر مهمی که سایت‌های خبری-تحلیلی همسو با جنبش سبز منتشر کردند، میزان مشارکت حقیقی شهروندان در انتخابات دور نخست مجلس نه 64 درصد اعلام شده توسط دستگاه های حکومتی، که 38 درصد بوده است؛ دور دوم این نمایش انتخاباتی نیز دیروز جمعه، سردتر از دور اول انجام شد.

«انتصابات»ی که به تعبیر زندانیان سیاسی، «بازتولید کننده استبداد» و در تقابل با دموکراسی و حقوق بشر بود، دیروز برای پر کردن 65 کرسی مجلس نمایشی جمهوری اسلامی برگزار شد. نمایشی که لشکر عظیمی از نیروهای حکومتی برای برگزاری اش، حقوق و مزایا می گیرند.

انتخابات دروغین در شرایطی خاتمه یافت که دو نفر از حقوقدانهای شورای نگهبان در دیدار نوروزی با یکی از مقامات عالی رتبه نظام (که سحام نیوز خبر داد، هاشمی رفسنجانی بوده است) میزان مشارکت مردم در دور نخست انتخابات در  اسفند ۱۳۹۰ را به شرح زیر اعلام کرده بودند:

نرخ مشارکت در کل کشور ۳۸ درصد واجدان شرایط در کل کشور؛ نرخ مشارکت در تهران ۱۸ درصد واجدان شرایط در تهران؛ و میزان آراء سفید و باطله ۸ درصد آرای اخذ شده.

برای دیدن اندازه واقعی روی عکس کیلیک کنید

نتایج نهایی انتخابات مجلس دیرتر از نتایج کودتای انتخاباتی

درحالی که نتایج انتخابات ریاست جمهوری 1388، چند ساعتی از پایان رای گیری نگذشته، اعلام شد؛ و کودتای انتخاباتی را به شهروندان حیران و شوک زده، رسما اعلام کرد؛ حالا برای انتخابات دور دوم مجلس، با ابعادی بسیار کوچک تر و مشارکت بسیار کمتر، رییس ستاد انتخابات وزارت کشور گفته که نتایج انتخابات از ساعت هشت صبح اعلام خواهد شد.

نتایج انتخاباتی که هیچ کدام از نهادهای ناظر و اجرایی اش مورد اعتماد نیستند، به چه میزان می تواند مورد اعتنا قرار گیرد؟

در دور نخست همین انتخابات بود که آرای غلامعلی حداد عادل، نفر نخست تهران حدود یک میلیون 119 هزار رای اعلام شد. قابل تامل آن که حداد عادل در انتخابات مجلس هشتم از تهران  حدود 850 هزار رای کسب کرده بود. به بیان دیگر، با وجود قهر مردم با حکومت سرکوبگر و اقتداگرا، و حوادث خونین پس از کودتای انتخاباتی 1388، رای پدر عروس رهبر جمهوری اسلامی حدود 270 هزار نفر افزایش نشان می دهد! چه کسی آرای حداد عادل و دیگر نامزدها را واقعی می داند؟

گزارش های متعددی وجود دارد که در شهرهای مختلف، در همان دور نخست که قرار بود مطابق دستورالعمل و «پیش بینی» رهبر جمهوری اسلامی، «سیلی» محکمی به گوض دشمنان و تحریم کنندگان نواخته شود، آرای نامزدها، روی نمودار رفته و در مواردی تا 30 درصد رای اعلام شده با رای واقعی در فاصله بوده است.

طنز انتخاباتی آن که رییس ستاد انتخابات پایتخت اعلام کرده که میزان مشارکت تهرانی ها در انتخابات دور دوم مجلس، 10 درصد بیشتر از دوره هشتم بوده است. برای اصفهان این رقم 80 درصد و برای مشهد نیز این افزایش مشارکت، 20 درصد اعلام شده است.

 آنها که رای دادند؛ آنها که نیامدند

از حکومتی ها و همراهان نظام اقتدارگرا، همه ی صاحب منصبان پشت رهبر جمهوری اسلامی، به پای صندوق های رای رفتند.

هاشمی رفسنجانی و سیرحسن خمینی نیز همچون دور نخست با لبخند، رای خود را به صندوق انداختند. مجید انصاری، عضو مجمع روحانیون مبارز (که گفته می شود برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری به فکر ستاد انتخاباتی نیز هست) ازجمله کسانی بود که تصویر رای دادنش روی خروجی سایت های همسو با حاکمیت سرکوبگر قرار گرفت.

سیدمحمد خاتمی که حضور شوکه آورش در دور نخست، اصل انتخابات را به حاشیه برد و خود، چون متن موجب بحث های مختلف شد، امکان حضور در انتخابات نیافت. خاتمی رای خود را در حوزه دماوند به صندوق انداخته بود. شورای نگهبان اما نتایج این حوزه را باطل اعلام، و خیال خاتمی و موافقان و مخالفان حضورش را آسوده کرد.

دور دوم انتخابات برای سبزها اما، زیر سایه اعلام مشارکت مهدی خزعلی قرار گرفت. خزعلی که در دور نخست خانه نشین بود، و از جمله چهره های مطرح همراه جنبش سبز در سه سال اخیر محسوب می شد، با اعلام این نظر که رای خود را به علی مطهری، به عنوان نماد جریان مخالف با وضع موجود خواهد داد، موجی از چالش و اعتراض در فضای مجازی برانگیخت. از چهره های شناخته شده سیاسی اما کسی با او همراه نشد. جز مسعود بهنود، روزنامه نگار مشهور که اعلام کرد موضعی چون خزعلی دارد و اقدام و ایده او را تایید کرد.

نکته ی معنادار و مهم دیگر در حاشیه انتخابات دور دوم مجلس، انتشار بیانیه ای در سایت مهدی خزعلی با امضای «شورای هماهنگی جنبش سبز (داخل کشور)» بود که مخاطبان را به شرکت در انتخابات ترغیب می کرد. انتشار این بیانیه که یادآور بازی نهادهای امنیتی با اسم مجله «ایران فردا»، نشریه شناخته شده ملی-مذهبی ها، به مدیرمسئولی مهندس عزت الله سحابی بود. «حزب ایران فردا» در انتخابات مجلس ششم، اعلام موجودیت کرد تا نامزدهای مطلوب محافظه کاران و نهادهای امنیتی را به اسم جریان ملی مذهبی، و با سوء استفاده از پایگاه اجتماعی آن، روانه مجلس کند. اینجا نیز، «شورای هماهنگی جنبش سبز»، با مشابهت سازی با «شورای هماهنگی راه سبز امید» (که هبران جنبش سبز آن را پایه گذاری کردند) اعلام موجودیت کرده است. قابل تامل آن که شورای مجعول جدید، تاکید کرده در «داخل کشور» است. و به نوعی، حضور شورای هماهنگی راه سبز امید را در داخل کشور، مورد سئوال و طعن قرار داده است.

«شورای هماهنگی راه سبز امید» اما در بیانیه ای تحلیلی، دو روز مانده به انتخابات، تاکید کرده بود که «از دور نخست انتخابات نمایشی و فرمایشی مجلس در اسفندماه 1390 تاکنون، هیچ تغییری در رفتارهای حاکمیت اقتدارگرا بروز نیافته، و شرایط و لوازم انتخابات آزاد، سالم و عادلانه در ایران همچنان مفقود است، از شهروندان آزاده و آگاه ایران می‌خواهد با عدم شرکت خود در مرحله دوم انتخابات نمایشی مجلس نهم، بار دیگر نسبت به حاکمیت خودکامگی و استبداد بر کشور، اوضاع اسف‌بار اقتصادی و مدیریت ناکارآمد و بی‌کفایت کنونی، و نیز تداوم نقض آشکار حقوق اساسی و آزادی‌های قانونی ملت ایران، اعتراض کنند.»

حاشیه های انتخابات نمایشی و فرمایشی

صرف نظر از عکس هایی که در فضای مجازی منتشر شد و نشان دهنده ی سردی و سکوت محسوس و (گدائی وزارت کشور برای جمع کردن رای)معنادار فضای انتخاباتی بود (بجز در مراکز و حوزه هایی که به شکلی سازمان دهی شده، حاکمیت کوشیده بود صف های تبلیغاتی برپا کند)؛ انتخابات حاشیه های خود را نیز داشت.

مهمترین حاشیه، شاید عدم مصاحبه احمدی نژاد هنگام رای دادن یا پس از آن بود. امری که نامرسوم است. احمدی نژاد در دور نخست هم تنها به انداختن رای خود به صندوق و گپ و گفت معمولی با خبرنگاران اکتفا کرد.

ایسنا خبر داد که احمدي‌نژاد مثل دور نخست انتخابات، و برخلاف ديگر شخصيت‌هاي سیاسی حکومت، ترجيح داد كه بعدازظهر روز انتخابات با حضور در يكي از شعب نه چندان مطرح اخذ راي، راي خود را به صندوق بيندازد.

او با حضور در ساختمان سابق مجلس راي خود را در صندوقی انداخت كه صبح احمد جنتي، دبیر شوراي نگهبان و همچنين كدخدايي سخنگوي شوراي نگهبان راي خود در آن انداخته بودند.

حضور احمدي‌نژاد در انتخابات با دوره قبل يك تفاوت ديگر نيز داشت؛ او به همراه همسر خود (اعظم فراحي) در جلوي دوربين خبرنگاران و عكاسان حضور پيدا کرد و راي خود را به صندوق انداخت، اتفاقي كه چندان در جمهوري اسلامي رخ نمي‌دهد.

مستقل از این؛ خبرگزاری مهر از حسینیه ارشاد تهران خبر داد که یکی از فعالان سیاسی ( فومنی، که خود را دبیرکل جبهه مردمی اصلاح طلبان معرفی می کند) پس از انداختن رای خود در صندوق، انتقادهای تندی را نسبت به دولت مطرح می کند. او با بیان این جمله که دولت دروغگوست و مجلس آینده باید کاری کند که دیکتاتوری دولت از بین برود باعث عصبانیت برخی از حاضران می شود. جر و بحث آنها با فومنی باعث می شود تا مسئولان حوزه، فومنی را به بیرون هدایت کنند.

انتخابات در پایتخت چنان کم رونق و یخ زده و بدون مشارکت نخبگان سیاسی و هنری و فرهنگی و اجتماعی برگزار شد که خبرگزاری ها مجبور شدند دست به دامن بازیگران معمولی تلویزیون شوند. مهر خبر داد: «آرام جعفری هنرپیشه زن تلویزیون نیز برای انداختن رای خود به صندوق در حسینیه ارشاد حضور پیدا کرد.» این تنها نامی است که در خبرگزاری ها از مشارکت هنرمندان در انتخابات آمده است.

یخ زدگی انتخابات و فضای سرد و بی روح نمایش حکومتی بدان جا رسید که رسانه های همسو با اقتدارگرایان، حاشیه هایی جالب تر از این نیافتند: «کامران نجف زاده خبرنگار واحد مرکزی خبر، دقایقی قبل از آغاز رای گیری در حالی که زیر باران بهاری خیس شده بود وارد حسینیه شد. یکی از محافظان بعد از سلام و احوال پرسی با نجف زاده به وی گفت: آقای نجف زاده کم پیدایی! کمتر روی آنتن هستی؛ که نجف زاده با لبخند پاسخ داد، ما که همیشه هستیم. محافظ هم به شوخی گفت: راست میگی شما همیشه هستی من وقت نمیکنم تلویزیون ببینم!» این حاشیه خواندنی(!؟) از رای دادن رهبر جمهوری اسلامی را جهان نیوز ، سایت اقتدارگرا منتشر کرده است.

این ها تمام حاشیه های انتخابات نمایشی و فرمایشی بود که تمام نشده، وزیر کشور احمدی نژاد از «حضور حماسی و بی نظیر مردم» در آن تشکر کرد. انتصاباتی که برای برگزاری آن، میلیاردها تومان از بیت المال هزینه شد.

مطابق آخرین نتایج انتخابات، داریوش قنبری، از فراکسیون اقلیت مجلس و سخنگوی فراکسیون خط امام، در ایلام رای نیاورده و باید با کرسی های پارلمان خداحافظی کند. او چندی پیش نامزدهای مطلوب خود برای انتخابات ریاست جمهوری آتی را فهرست کرده بود (سیدحسن خمینی؛ صادق خرازی، و محمدرضا عارف). قنبری به صف نمایندگانی پیوست که اعتنایی به سخن زندانیان سیاسی جنبش سبز نکردند. نمایندگان مدعی اصلاح طلبی چون تابش و خباز و علیخانی و کواکبیان و قنبری، در انتخابات دروغین نامزد شدند اما نتوانستند بار دیگر بر کرسی حکومتی تکیه زنند. آنان از کنار این سخن 39 زندانی سیاسی با بی اعتنایی گذشتند:

«نزد فعالان و هواداران جریان اصلاحات و جنبش سبز به عنوان حرکت و جنبشی مسالمت آمیز، ساز و کار انتخابات، یکی از بهترین شیوه هایی است که در صورت بهره مندی از استانداردهای یک انتخابات آزاد و منصفانه، مطالبات سیاسی و اجتماعی مردم را محقق می سازد ولی شرایط غیر آزاد و ناعادلانه تحمیل شده بر این انتخابات، تردیدی باقی نمی گذارد که نامزد شدن در آن تنها و تنها، مشروعیت دادن به انتخاباتی رسوا و نمایشی و کمک به تقویت و تحکیم پایه های استبداد و خودکامگی و پشت کردن به آرمان های دمکراتیک و ضد استبدادی انقلاب اسلامی و نادیده انگاشتن فداکاری های بی دریغ مردم در راه آزادی و کرامت انسانی در جنبش اجتماعی پدید آمده از بطن انتخابات سال ۸۸ است. بنابراین بنابر وظیفه اخلاقی و اعتقادی خود اعلام می کنیم که: امروز گرم کردن تنور این انتخابات به هر شکل و بای نحو کان، کمک به استبداد و در تقابل با آرمان محوری استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی و نیز در تقابل با تحقق دمکراسی و تضمین حقوق بشر در کشور عزیزمان ایران است.»

منبع

بیان دیدگاه