کتاب «مردانی که دوست داشته ام» نوشته «نادره افشاری»

Image and video hosting by TinyPic

نمیدانی چه سخت است که کسانی را که دوست داری، نمیفهمی و … آنها هم که دوستت دارند – خیال میکنند دوستت دارند – تو را نمیفهمند، و تمام مدت در تلاشند که دست و پات را ببندند و بکشانندت یک جایی که کلی کار کرده ای از آنجا بگریزی و دیگر آنگونه نباشی که آنها میخواهند؛ چون آنگونه اصلا انسانی نیست، هرچند که مهر «اصالت» داشته باشد؛ چون میدانی و خوب میدانی که دینها را و اخلاق را مردان ساخته اند. و حالا تو کسی را دوست داری که انگار ته مغاکی ایستاده است و با زنجیر دوست داشتن، میخواهد تو را بکشد به ته ته آن مغاک و تو… در نوسان بین عشق و آزادی… هی میروی و هی میآیی و گاه خودت را سانسور میکنی و گاه زنجیر پاره میکنی و اسم این را گذاشته ای زندگی…

این کتاب را میتوانید در اینجا بخوانید

بیان دیدگاه